سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]
 
امروز: شنبه 103 اردیبهشت 29

مقصود عارفان از اناالحق نفی الاهیت ونهادن آدمی در مقام خدایی نیست که این کار نزد ایشان عین فرعونیت است:

گفت فرعونی اناالحق گشت پست

گفت منصوری اناالحق او برست

بلکه مقصود از اناالحق نفی تعین وفنای هستی محدود و استغراق در هستی مطلق وبه تعبیر شاعرانه محو حباب در آب است و سخن آن کس را که گفت:

در سرای اناالحق دو بوالفضول زدند

یکی قبول و دگر رد شد این چه بوالعجب است

 

باید پاسخ داد که بوالعجبی نیست از آن که این دو دعوی در دوقطب مخالفند:

یکی گوید خدایی درکار نیست و صاحب قدرت منم وآن دگر گوید حلاج در میان نیست همه خداست. از این رو دعوی حلاج و بایزید را جمله عارفان ستوده اندوهر یک به زبانی تفسیر کرده اند:

 

گفت آن یار کزو گشت سر دار بلند

جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد (حافظ)

 

ما مست الستیم به یک جرعه چو منصور

اندیشه و پروای سر دار نداریم (مولوی)

 آن دلبر زیبای من خود در دل شیدای من

                                ساز انالحق میزند وانگه به دارم میکشد

(مهدی الهی قمشه ای)

اما پس از محو شدن دیگر انالحق صدای حق است نه صدای خلق.


 نوشته شده توسط مجید کمالو در پنج شنبه 90/7/21 و ساعت 7:27 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 65
مجموع بازدیدها: 241835
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه